مجید خروشی، کار ش بهعنوان کتابدار آغاز کرد، اما گردش روزگار او را به تحریریه روزنامه خراسان کشاند. همانجا بود که استعدادش شکوفا شد و با تشویق همکارانش خبرنگاری را بهعنوان یک حرفه، برگزید.
محله فرامرزعباسی همراه با محلههای سجاد و زیباشهر، در گذشته بخشی از مزرعه «زرگران» بوده است؛ مزرعهای سرسبز و خوشآبوهوا، متعلق به آستان قدس رضوی که در گذشته محلی برای فرار مردم مشهد از گرمای تابستان بوده است.سکونت خانواده شهید عباسی در این محله دلیل نامگذاریاش بهنام شهید فرامرزعباسی است.

با اینکه کشتی گرفتن در گود کشتی و حتی بردن قند، زیر زبان مرتضای جوان مزه شیرینی داشت، اما او اصلا کشتی را برای این میگرفت که قویتر بشود و بتواند علم بزرگ روستا را بر دوش بکشد.
بعد از اهدای عضو؛ شادی کاظمی خواب پدرشوهرش، مرحوم محمدجواد ادبی، را میبیند که به او میگوید: من ۲۹روز است دوباره زنده شدهام و چندباری این جمله را تکرار کرد.
ثمانه تا ۴۵ سال قبل، پوشیده از زمینهای مزروعی و باغات میوه بود. این املاک به آستان قدس رضوی تعلق داشت. سال۱۳۶۰ قطعهبندیها شروع و بهتدریج مسکونی شد. آن زمان این محدوده به «بند جیم» معروف بود.
غلامرضا بصیریپور ۲۶ سال است که در «مؤسسه خیریه حمایت از بیماران آسیبپذیر طوس» خدمت میکند. تعریف میکند: این مجموعه روز اول، کارش را با بیستنفر آغاز کرد و اکنون ۱۴۰۰ نفر از خیران با این مؤسسه در ارتباط هستند.
احمد سوداگر هشت سال از دوران سی ساله خدمت در نیروی زمینی ارتش را در جبهه و در واحد مخابراتی گذرانده است. ارتباط گردان رزمی۱۵۳ لشکر۷۷ برعهده احمدآقا بوده تا پیامهای لجستیکی را از آبادان به مشهد ارسال کند.
خیابان فرامرزعباسی ۵ معبری آموزشی است که مجموعهای از مدارس و مراکز وابسته به آموزشوپرورش در آن قرار دارد. نام دیگر این خیابان بهدلیل قرارداشتن مرکز آموزشی پسرانه نابینایان، «امید» است.